یکی از کفار لعین به حضور امام نقی رسید و گفت: یا نقی، چرا جد شما، رسول لولا، مردان قبیله بنی قریظه را کشت و زنان و کودکان را به عنوان کنیز بفروش رسانید؟! زنان و کودکان چه گناهی کرده بودند؟!
امام نقی سری تکان داد و گفت: لحظه ای تامل کن تا به تو پاسخ بگویم، سپس سریع به فیسبوق رفت، صفحه شخصی آن کافر لعنین را بررسی کرد و ملاحظه فرمود او زن خوشگل و دو بچه دارد، سپس به سرعت مزنه نرخ خرید و فروش برده را نیز چک کردند، پس از اطمینان از خوب بودن قیمت، به آن مرد پاسخ دادند: «چون آن یهودیان، با سوالات خود، به مقدسات اسلام، توهین می کردند، مثل خود تو!!».
سپس امام نقی، ذوالنقار را بیرون کشید و سر آن کافر را برید، سپس سریعا به منزل او مراجعه کرده و زن و بچه آن کافر لعین را به نزدیک ترین برده فروشی برده و فروختند...
سیره النقی، نوشته ابن قنبل، بخش اسلام رحمانی، فصل برده داری.
از وبلاگ گمنامیان
No comments:
Post a Comment