روزی یکی از اهالی سامرا جهت پرداخت خمس وزکات خدمت امام نقی(ع) رسید. در هنگاه خروج، نگاهی به مناره مسجد انداخت و گفت: فتبارک الله احسن الخالقین!
حضرت(ع) در حالی که سکه ها را با لبخند می شمرد، زیر لب گفت: و احسنت بر خالق آن احسن الخالقین!
سیره نقوی، در باب عظمت خالق و خالقِ خالق!
حضرت(ع) در حالی که سکه ها را با لبخند می شمرد، زیر لب گفت: و احسنت بر خالق آن احسن الخالقین!
سیره نقوی، در باب عظمت خالق و خالقِ خالق!
No comments:
Post a Comment