دو زن، ادعای مادری کودکی را برای حکمیت نزد نقی آوردند، و هر یک در دلسوزی و فداکاری بر دیگری سبقت می جُست.
عفیر (رضیـَــلّاه و رسولوه عَن) میفرماید:
آن معصوم هر چه در چنته داشت رو کرد، هیچ افاغه ننمود و زنها تیز و بُز تر از اینها بودند. اصحاب با نگرانی به ذوالنقار امام که در نیام بیقرار شده بود، خیره خیره می نگریستند که به ناگاه، گلخنده ی شیرینی بر صورت آن بزرگوار نشست و فرمود:
بچه را در فرج آن دو فرو کنید، از هر کدام که راحت رد شد، بی گمان همو زاینده و مادر حقیقی این طفل است.
اصحاب نعره ها کشیدند، جامه ها دریدند رویها خراشیده و مویها کندند و از ذوق دیدن آن صحنه، قطره قطره بر خشتک خود می بولیدند.
خدایشان بیامرزاد...
نقی و نگاه تساهل آمیز به پدیده تولد یک نوزاد و ارزش زن!
عفیر (رضیـَــلّاه و رسولوه عَن) میفرماید:
آن معصوم هر چه در چنته داشت رو کرد، هیچ افاغه ننمود و زنها تیز و بُز تر از اینها بودند. اصحاب با نگرانی به ذوالنقار امام که در نیام بیقرار شده بود، خیره خیره می نگریستند که به ناگاه، گلخنده ی شیرینی بر صورت آن بزرگوار نشست و فرمود:
بچه را در فرج آن دو فرو کنید، از هر کدام که راحت رد شد، بی گمان همو زاینده و مادر حقیقی این طفل است.
اصحاب نعره ها کشیدند، جامه ها دریدند رویها خراشیده و مویها کندند و از ذوق دیدن آن صحنه، قطره قطره بر خشتک خود می بولیدند.
خدایشان بیامرزاد...
نقی و نگاه تساهل آمیز به پدیده تولد یک نوزاد و ارزش زن!
No comments:
Post a Comment