Sunday, April 15, 2012

سری مناجات های عفیر در طویله


صبح ساعت 8 بود. عفیر طبق معمول لپ تاپ خود را درآورد. از آنجاییکه عفیر معصوم نبود، محل اقامت وی در جای نه چندان مناسبی از خانه امام و ارتفاعی پست قرار داشت و این کار اتصال به سامانه وایمکس حکومت معتصم را مشکل میکرد. پس از اتصال به شبکه تارنمای جهانی و طی مراحل عرفانیِ چنگ زدن به ریسمان انواع پروکسی ها، به پیج 3 امام نقی رفت و با چند علوی بحث کرد.

همه چیز عادی به نظر می رسید.

روز بعد، شمقدر عفیر را گوشه طویله یافت در حالیکه از درد به خود می پیچید. نگران شد و از وی پرسید:
عفیر تو را چه شده؟
عفیر فرمود:
درد دارد...
شمقدر گفت:
چه؟
عفیر گفت:
درد دارد...
وقتي خیلی چيزها را ميداني ...!!
و فكر ميكنند كه نميداني ...!
و غصه ميخوري كه ميداني..!
و ميخندند كه نميداني...!!!

از نقئیست افراطی

No comments:

Post a Comment