Tuesday, April 10, 2012

نقی و شک در سواد فاطمه و علی و ...


روزی امام نقی‌ حسنین را در حال گریه دیدند و دلیل را جویا شدند. حسنین دلیل را اینگونه به امام نقی‌ توضیح دادند که :" امروز خطِ زیبا یی نوشتیم و از مادرمان خواستیم که بگوید که خط کدامین ما زیباتر است. مادرمان که در حال عوض کردن پوشک یکی‌ از زن باباهایش (زنِ جدید راسو لولو) بود ما را با خشم به سوی پدرمان فرستاد...پدرمان هم مشغول گردن زدن ۲۰۰-۳۰۰ نفر آدم بود، گفت دست تنهام! ما را به سوی پدربزرگمان فرستاد...به سوی بابا بزرگ رفتیم اما او هم با عایشه مشغول باربی بازی بود و ما را به سوی جبریل فرستاد...پیش جبریل رفتیم، گفت بروید، حوصله شما‌ها را ندارم امروز باید برای پدربزرگتان چند تا وحی هجّی کنم و ما را به سوی الله فرستاد...خواستیم الله را ببینیم گفتند که مدتیست خواب است...خلاصه امروز از صبح هیچ کس را پیدا نکردیم که بین خط ما داوری کند".


امام نقی‌ که طاقت دیدن اشک آن دو کودک را نداشت و در ضمن مثل اجدادش به شدت بی‌ سواد بود داوری خط را به شمقدر سپرد و در فکر فرو رفت که راسو لوو لوو کی و در چه زمان فاطمه را به مدرسه فرستاد! اصلا مگر علی‌ سواد خواندن داشت...

از حور البهشت النقی ۷۲ متری

No comments:

Post a Comment